۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۴
کد مطلب : ۷۹۳۹
حاج اسفندیار عباسی رزمند دفاع مقدس و پدردو شهید کیاری:

پیکر مطهرپسرم علی پس از 8سال و 88روز سالم تحویل ما شد

دو تن از ۲۱۴شهید گلگون کفن شهرستان کیار حسن وعلی فرزندان حاج اسفندیار عباسی بودند که با آغاز جنگ تحمیلی و پس از اینکه پدر راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد آنها نیز عزم سفر کردند.
پیکر مطهرپسرم علی پس از 8سال و 88روز سالم تحویل ما شد
حاج اسفندیار عباسی در گفتگویی صمیمانه با خبرنگار ما اتفاقات 31سال پیش زندگی خود و دو پسر شهیدش را روایت کرد:


سلام و احوالپرسیمان را گرم و صمیمی پاسخ داد، پس از معرفی مان از ایشان تقاضای گفتگویی در رابطه با پسران شهیدش را کردیم که ناخود آگاه بغض گلویش را فشرد و دقایقی خیره نگاهمان کرد و یک جمله گفت :بعد از 31سال؟

حاج اسفندیار عباسی صدایش بغض آلود شد اما اجازه ی فرو افتادن قطره ی اشک کنار چشمش را نداد و یکباره خود و ما را برد به فضای 31سال پیش ،روزهایی که خود جوان بود و همراه پسرانش حسن 17ساله و علی 16ساله راهی جبهه شده بود .

بی آنکه حرفش را قطع کنیم سراپا گوش شدیم تا نکته ای را از دست ندهیم ،می گفت حسنم را در عملیات رمضان به اسلام و انقلاب تقدیم کردم ،سال های اول جنگ بود،عراق وحشیانه حملاتش به ایران اسلامی را آغاز کرده بود و وحشیانه ادامه می داد اما نمی دانست که دلاور مردان و شیر زنان ایرانی به جز از خدا از هیچ کس واهمه ندارند.

سال 1361راهی جبهه شدم که پسرانم حسن و علی نیز مدتی کوتاه به من پیوستند، حسن در عملایات رمضان زخمی شد و به علت شدت جراحات او را به بیمارستان مشهد بردند که توفیق شهادت داشت و در جوار امام مهر و رحمت به دیدار الهی شتافت .

با شهادت حسن، علی شبی او را به خواب می بیند،حسن در خواب به علی چنین می گوید :«که علی جان بعد از من مگذار تفنگم بر زمین بماند»

با این خواب علی در اولین روز پس از مراسم هفتمین روز برادرش راهی جبهه شد، در عملیات هایی چون بیت المقدس شرکت کرد تا این که رزمندگان مقدمات برگزاری عملیات والفجر مقدماتی را آماده کردن و علی نیز در این عملیات شرکت کرد :

گویا دشمن از اجرایی این عملیات با خبر شده و رزمندگان را زیر آتش سنگین توپ و خمپاره می گیرد ،حاج اسفندیار عباسی می گفت :علی در این عملیات مفقود الاثر شد، نیروهای همرزم علی از انتقال او به بیمارستان گفتند اما من درطول دو سال همه ی بیمارستان های کشور را جستجو کردم و اثری از فرزندم نیافتم بالاخره به ما گفتند که علی در عملیات مفقود شده است و فعلا نمی توان نظری در مورد شهادت ،اسارت و ....وی داد. از آن زمان 8سال و 88روز گذشت و بالاخره پیکره مطهر شهید علی عباسی صحیح و سالم به زادگاهش روستای سورک بازگشت .

حاج اسفندیار عباسی در حالی این گفتگوی صمیمانه را ادامه می داد که اشک در چشمانش حدقه زده بود و بغضش در آستانه ی ترکیدن اما این جانباز سرافراز انقلاب اسلامی همچون آن روزهای جنگ و جهاد بود ،همچنان استوار و محکم و ......

پدر شهیدان حسن و علی عباسی خود نیز افتخاری از جنگ و جهاد بر تن داشت، سینه اش سراسر آثار تیغ جراحان بود، سینه ای که  یادگآری های 8سال دفاع مقدس را در خود جای داده بود، سینه ای که بار سنگین عروج دو پسر را در خود جای داده بود و ......

 

مرجع : کیاربیدار
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۲۱:۲۷:۱۸

2 Jan 2020